WISH I WAS YOUR LOVER
کاش معشوق تو بودم
You know I got this feeling that I just can’t hide
می دونی یک احساسی دارم که نمی تونم پنهان کنم
I try to tell you how I feel
سعی می کنم که بهت بگم احساسم چیه
I try to tell you about I’m me
سعی می کنم که بهت بگم ولی من
Words don’t come easily
کلمات به آسانی نمی آیند
When you get close I share them
وقتی تو نزدیک می شی او نا رو تقسیم می کنم
I watch you when you smile
من تماشات می کنم وقتی تو لبخند می زنی
I watch you when you cry
من تماشات می کنم وقتی تو گریه می کنی
And I still don’t understand
و من هنوز نفهمیدم
I can’t find the way to tell you
راهی رو برای گفتن پیدا نکردم
I wish I was your lover
ای کاش معشوق تو بودم
I wish that you were mine
ای کاش تو مال من بودی
Baby I got this feeling
عزیزم من این احساس دارم
That I just can’t hide
که نمی تونم پنهانش کنم
Don’t try to run away
سعی نکن فرار کنی
There’s many thing I wanna say
خیلی چیزهاست که باید بهت بگم
No matter how it ends
فرقی نمی کنه چطوری تموم بشه
Just hold me when I tell you
فقط به من گوش کن وقتی که بهت می گم
I wish I was your lover
ای کاش معشوق تو بودم
I wish that you were mine
ای کاش تو مال من بودی
Baby I got this feeling
عزیزم من این احساس دارم
That I just can’t hide
که نمی تونم پنهانش کنم
Oh I need is a miracle
چیزی که من می خوام یک معجزه است
Oh baby all I need is you
عزیزم همه ی چیزی که من می خوام تویی
All I need is a love you give
همه ی چیزی که می خوام یک عشقی است که تو به من بدی
Oh baby all I need is you
عزیزم همه ی چیزی که می خوام تویی
Baby you
عزیزم تو
I wish I was your lover
ای کاش معشوق تو بودم
I wish that you were mine
ای کاش تو مال من بودی
Baby I got this feeling
عزیزم من این احساس دارم
That I just can’t hide
که نمی تونم پنهان کنم
I wish I was your lover
ای کاش معشوق تو بودم
I wish that you were mine
ای کاش تو مال من بودی
Baby I got this feeling
عزیزم من این احساس دارم
That I just can’t hide
که نمی تونم پنهانش کنم
I wish I was your lover
ای کاش معشوق تو بودم
I wish that you were mine
ای کاش تو مال من بودی
Baby I got this feeling
عزیزم من این احساس دارم
That I just can’t hide
که نمی تونم پنهان کنم
Just wanna be your lover
فقط می خوام که معشوق تو باشم
Just wanna be the one
فقط می خوام تنها (یکی ) باشم
Let me be the lover
بذار معشوقت باشم
Let me be the one
بذار تنها ( یکی ) باشم
Yeah Yeah .
آره آره
داستان زندگی یک زن
مهدی زرتشت
سیماگل* تنها زن از میان هزاران زن جامعه مردسالار افغانستانی است که به تنهایی مسئولیت تأمین مخارج یک خانواده را به عهده دارد. او حدوداً 34 سال سن دارد اما جوانتر از آن است که سناش نشان میدهد.
سیماگل دو شیفت کار میکند: از ساعت هفت صبح تا دو/سه بعد از ظهر را در یکی از ادارات موسسه خارجی با حقالزحمه 300 دالر در ماه به عنوان «آبدارچی» مشغول است و پس از آن، در یک آپارتمانی میآید که یک مرد جوان مجرد و دو مرد جوان متأهل دور از خانواده در آن زندگی میکنند. او با حقوق ماهانه 4 هزار افغانی، خانه را جارو میزند، ظرفها و لباسها را شستوشو میدهد، غذای شب را که آماده میکند، منزل را ترک میکند و میرود طرف خانهاش.
سیماگل شوهری دارد که به دلیل بیماری دیسک کمر، ماههاست کُنج اتاق لمیده و هیچ کار و کاسبی در دست ندارد. مادرشوهری دارد پا بهسن، جنجالی و به شدت سنتی با رفتار دیکتاتورانه که در عین حال سعی میکند بر امورات کل خانواده، ریاست کند و «مدام غَر میزند» و به هرچه و هرکس که دور و اطرافاش است، گیر میدهد. دختر نوجوان سیماگل در یکی از دانشگاههای خصوصی در رشته ژورنالیزم سال سوماش را سپری میکند و پسر نوجوانش از یک سال به اینسو، مکتب را رها کرده و تقریباً سرگردان و آشفته، در کوچه و بازار کابل پرسه میزند و از قول مادر- سیماگل- گاهی سیگار دود میکند و در پاسخ به سوال و نگرانی مادرش میگوید: «نه. من سیگار نمیکشم…» و وقتی هم مادر دلائلی را برای اثبات این عمل او پیش میکشد، به سختی اعتراف میکند: «هوم… مادرجان! قول میدهم دیگر نکشم.» ادامه مطلب ...