« چند متر مکعب عشق »

عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست ؟ عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

« چند متر مکعب عشق »

عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست ؟ عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

خدایا

خدایا ! سرده این پایین از اون بالا تماشا کن

اگه میشه فقظ گاهی بیا دستامونو ها کن

خدایا ! سرده این پایین ببین دستامو میلرزه

دیگه حتی همه دنیا به این دوری نمی ارزه

تو اون بالا من این پایین دوتایی مون چرا تنها ؟

اگه لیلی دلش گیره ! بگو مجنون چرا تنها ؟؟؟

خدایا ! من دلم قرصه کسی غیر از تو بامن نیست

خیالت از زمین راحت که حتی روز روشن نیست

کسی اینجا نمی بینه که دنیا زیر چشماته

یه عمره یادمون رفته زمین دار مکافاته

فراموشم شده گاهی که این پایین چه ها کردم

که روزی باید از اینجا بازم پیش تو برگردم

خدایا ! وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن

شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم جا کن .



خوشبختی

خوشبختی بر سه ستون استوار است :

فراموش کردن تلخی های دیروز

غنیمت شمردن شیرینی های امروز

امیدواری به فرصت های فردا











ای عشق




خوب است و قشنگ این که دلگیر شویم

در دام دل شکسته زنجیر شویم

ای عشق همیشه از خدا میخواهم

کنار من باشی و پا به پای هم پیر شویم


ساده که باشی




ساده که باشی ...
آدم ها با همه ی کمبود هایشان به
غرورت حمله میکنند
و با همه ی غرورشان مچاله ات میکنند
ساده که باشی ...
سادگی ات را حماقت میخوانند
و کسی نمی فهمدکه
تو از فرط آدم بودن ساده ای .



ای نو بهار خندان



ای نو بهار خندان از لا مکان رسیدی


چیزی به یار ما نی از یار ما چه دیدی ؟


خندان تازه رویی سر سبز و مشک بویی


همرنگ یار مایی یا رنگ از او خریدی ؟


عشق هرگز






ای عشق مدد کن که به سامان برسیم
چون مزرعه تشنه به باران برسیم
یا من برسم به یار یا یار به من
یا هر دو بمیریم و به پایان برسیم