« چند متر مکعب عشق »

عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست ؟ عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

« چند متر مکعب عشق »

عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست ؟ عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

خفه ام کرد ...




حرفی زد و آهنگ صدایش خفه ام کرد
چرخی زد و آن موی رهایش خفه ام کرد

تا خواستم از عطر تنش شعر بگویم
شعر و غزل و وزن و هجایش خفه ام کرد

من بوسه زدم اخم نمود و گره های
پیچیده به ابروی حنایش خفه ام کرد

یک بار نشد خیره به چشمان من زار
هی سرخ شد و شرم و حیایش خفه ام کرد

عاشق شدم و ناز کشیدن شده کارم
دیوانه شدم ناز و ادایش خفه ام کرد

یک بار نشد پر بدهد این دل ما را
من بال زدم .. حال و هوایش خفه ام کرد

My Heart Will Go On آهنگ فیلم تایتانیک با معنی فارسی





هر شب در رویا هایم

می بینمت، احساست می کنم

و به این وسیله می فهمم که هنوز زنده ای

در آن دور دست

و فاصله ای که بین ما وجود داره

اومدی و نشون دادی که هنوز زنده ای

نزدیک یا دور، هرجا که هستی

مطمئنم که قلبت هنوز (برام) می زنه

یک بار دیگه در رو باز کردی

و تو در قلب من هستی

و (با وجود تو در قلبم) قلبم به تپیدنش ادامه میده

عشق ما رو دوباره به هم خواهد رسوند

و برای آخرین بار در زندگیم

و از من دور نخواهد شد تا ما یکی بشیم

عشق فقط عشقی بود که من عاشقت بودم

و زمانی بدون ریا که من تو را در آغوش گرفتم

و در زندگیم ما همیشه با هم خواهیم بود

نزدیک یا دور، هرجا که هستی

مطمئنم که قلبت هنوز (برام) می زنه

یک بار دیگه در رو باز کردی

و تو در قلب من هستی

و (با وجود تو در قلبم) قلبم به تپیدنش ادامه میده

عشقهایی هستن که هیچ وقت از بین نمی رن

تو اینجا با من هستی، و من دلیلی برای ترسیدن نمی بینم

و می دانم که(با وجود تو) زنده خواهم ماند

و ما همیشه اینطور خواهیم بود

تو در قلب من در امانی

و قلب من زنده خواهد ماند و میمونه



غروبه تو میری و من می شکنم باز






غروبه تو میری و من می شکنم باز

به روت این شکست و نمی خوام بیارم

نمی خوام بفهمی که وقتی تو نیستی

دلیلی واسه زنده بودن ندارم

تو رو به رهایی و من رو به این غم

میری تا توی سرنوشتت نباشم

اگه روزی برگشتی و من نبودم

بدون خواستم اما نشد بی تو باشم


تو را دوستت می داشتم ...





تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوستت می داشتم

تو را به خاطر عطر نان گرم, برای برفی که آب می شود دوستت می داشتم
تو را برای دوست داشتن دوستت می داشتم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام  دوستت می داشتم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوستت می داشتم
تو را به خاطر دوست داشتن دوستت می داشتم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت
تو را به خاطر خاطره ها دوستت می داشتم
برای پشت کردن به آرزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال
تو را برای دوست داشتن دوستت می داشتم
تو را به خاطر دود لاله های وحشی دوستت می داشتم
به خاطر گونه ی زرین آفتاب گردان
برای بنفشیه بنفشه ها
تو را به خاطر دوست داشتن دوستت می داشتم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوستت می داشتم
تو را برای لبخند تلخ لحظه ها دوستت می داشتم
پرواز شیرین خاطره ها
تو را به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوستت می داشتم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های آسمان
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوستت می داشتم

بی انصاف

تو را برای دوست داشتن دوستت می داشتم


میرم ...




میرم تا تو آروم شبها چشمات بسته شه

دیوار ِ اتاقت از عکسم خسته شه

میرم تا بارون منو یاد ِ تو نندازه
میرم یه جای ِ تازه
میرم یه جای ِ تازه

 

میرم با چشمای ِ خیس و قلبی بی گناه

میرم حتی نمیندازی به من یک نگاه

هرجا میرم اما بازم یادت میفتم
اینو به همه گفتم
اینو به همه گفتم

 

میرم جای ِ من اینجا نیست

عشق ِ تو زیبا نیست رویا نیست

میرم جایی که دریا نیست

اسم ِ تو رو ماه نیست
غوغا نیست
.
.
.
کاش میشد تو ببینی من اینجا چه تنهام

وقتی که تو نباشی بهم میریزه دنیام

اینجا کسی نیست با چشای ِ ناز و روشن
بی تو چه غریبه.ــَم من
بی تو چه غریبه.ــَم من

 

از هرجا رد میشم میاد عکست رو به روم

سوخته عشقت تو آتیش ِ عشقت شهر ِ آرزوم

دارم آروم آروم مرگ و به جون میخرم
دیدی چی اومد سرم؟!
دیدی چی اومد سرم؟!

 

میرم جای ِ من اینجا نیست عشق ِ تو زیبا نیست رویا نیست

میرم جایی که دریا نیست

اسم ِ تو رو ماه نیست
غوغا نیست
میـــرم
جای ِ من اینجا نیست
عشق ِ تو زیبا نیست
رویا نیست
میـــرم
جایی که دریا نیست
اسم ِ تو رو ماه نیست
غوغـــا نیست


رفت که رفت ...



توی اوج تنهایی هام سر کشید

روی بی کسی های من پا گذاشت
یه عمر آرزوشو به دل داشتم
چقد خوب بود با همه فرق داشت
مثل خواب بود یا یه کابوس بود
مثل برق اومد مثل باد رفت
مثل اونکه بعد از یه عمر زندگی
دیگه زندگیتو نمی خواد رفت
نه درگیر بودیم نه اذیت شدیم
نه صحبت نه دعوا فقط رفت که رفت
آخه چیزی از بودنش موندنش
نفهمیدم فقط رفت که رفت
چقد حال و روزم باهاش خوب بود
چقد بگذره تا که یادم بره
چقد بگذره تا من آروم بشم
آخه خاطره از جنون بدتره
نه چیزی آورد نه چیزی رو برد
فقط عطرشو روی میز جا گذاشت
تا فهمید دیوونشم کم آورد
هنوز میگم با همه فرق داشت
نه درگیر بودیم نه اذیت شدیم
نه صحبت نه دعوا فقط رفت که رفت
آخه چیزی از بودنش موندنش
نفهمیدم امافقط رفت که رفت